روزای سخت زردی تو
پسر گلم محمدعمادم
6 روز بعد از بدنیا اومدنت خانم دکتر رادفر گفتند که به علت زردی باید هرچه زودتر بیمارستان بستری بشی .
همون شب که باباشهریار زودی خودشو رسوند و به همراه مامان فرنگیس رفتیم بیمارستان بهمن و چه شب بدی بود واقعا. عزیزم تو رو بردند که آماده بستریت کنننتونستم جاوی اشکامو بگیرم . دلم پیشت بود
زودی آوردنت و بهم کار با دستگاه فتوتراپی رو یاد دادن. بغیر من دو تا مامان دیگه هم با نی نیاشون بودن. اتفاقا یکی از مامانا از دوستای نی نی سایتیم بود که از دیدن خودش و نی نی نازش خیلی خیلی خوشحال شدم. سبا جون و گل دخترش کوثر خانم ناااااااااااز.
2 شب اونجا بودیم و حال تو هر روز بهتر میشد الحمدلله . بعدشم اومدیم حونه و پدر جون برات گوسفند قربونی کردند.
مطالبی دیگر از این نی نی وبلاگی